آمادهي نبرد
گرازي کنار درختي ايستاده بود و دندانهاي بلند خود را با ساييدن به تنهي آن، تيز ميکرد. روباهي که از آنّجا ميگذشت از او پرسيد: «چرا هنگامي که دشمني در تعقيب او نيست و خطري تهديدش نميکند، دندانهاي خود
نويسنده: ازوپ
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
بازنويسي: اس. اي. هندفورد
برگردان: حسين ابراهيمي (الوند)
گرازي کنار درختي ايستاده بود و دندانهاي بلند خود را با ساييدن به تنهي آن، تيز ميکرد. روباهي که از آنّجا ميگذشت از او پرسيد: «چرا هنگامي که دشمني در تعقيب او نيست و خطري تهديدش نميکند، دندانهاي خود را تيز ميکند.»
گراز پاسخ داد: «براي آنکه وقتي خطري پيش بيايد، ديگر فرصت چنين کاري را نخواهم داشت.»
پيش از آنکه خطر تهديدتان کند، خود را براي رويارويي آماده کنيد.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانههاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمهي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم
گراز پاسخ داد: «براي آنکه وقتي خطري پيش بيايد، ديگر فرصت چنين کاري را نخواهم داشت.»
پيش از آنکه خطر تهديدتان کند، خود را براي رويارويي آماده کنيد.
منبع مقاله :
هندفورد، اس. اِي و ديگران؛ (1392)، افسانههاي مردم دنيا (جلدهاي 9 تا 12)، ترجمهي حسين ابراهيمي (الوند) و ديگران، تهران: نشر افق، چاپ سوم
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}